گاهی کلمات و تصاویر برای بیان احساسات ما کم میآورند و جز با زبان موسیقی نمیتوان آنچه در دل داریم را به دیگران منتقل کنیم. از زمانیکه ساز پیانو اختراع شد و موسیقیدانان برجسته پا به عرصه تاریخ گذاشتند، زبان موسیقیایی بشر ارتقاء یافت و توانست آن چیزی که به کلام و تصویر درنمیآید را از طریق گوش به دیگران برساند.
در این مقاله از وبسایت سلولیکس میخواهیم به معرفی بهترین قطعات ساخته شده برای پیانو اشاره کنیم و سیر تاریخی رشد و تبلور این ساز را بررسی کنیم. جای قطعاتی که در ادامه این مطلب معرفی مینماییم، در پلیلیست شما قطعا خالی خواهد بود. بنابراین به خواندن این متن ادامه دهید.
ویژگیهای بهترین قطعات ساخته شده برای پیانو
اگر بررسی دقیقی روی تمام قطعات ماندگار نوشته شده برای پیانو داشته باشیم، میبینیم که بیشتر آنها در یک سری خصوصیات با هم مشابهت داشتهاند:
- قطعات ماندگار، نوآورانه و خلاقانه بودهاند.
- روی هنرمندان بعد از خود اثر گذاشتهاند.
- واریاسیونهای مختلفی از این قطعات، نواخته شده است.
- آهنگساز این قطعات از ذوق هنری بالا و مهارت فراوان در آهنگسازی برخوردار بوده است.
با توجه به این ویژگیها، تصمیم داریم چند قطعه ماندگار و شاهکار در تاریخ موسیقی که برای پیانو نوشته شدهاند را معرفی کنیم.
سونات مهتاب اثر بتهوون
در آسمان پرستاره موسیقی اتریش و آلمان، قطعاً ستارهای به نام بتهوون از همه پرنورتر و جلوهگرتر است و از میان تمام قطعاتی که نگاشته، سونات مهتاب چیز دیگریست. در میان تمام علاقهمندان به موسیقی کلاسیک، نمیتوان حتی یک نفر را هم پیدا کرد که منکر خلاقیت، شگفتی و زیبایی این قطعه شود.
وقتی از سونات صحبت میکنیم، منظورمان چیست؟ به طور کلی، سوناتها را معمولا در دو یا چهار موومان مینویسند و موومان اول سونات مهتاب بتهوون، قطعا بهترین قطعهای است که برای ساز پیانو نوشته شده است.
یک نوازنده پیانو زمانیکه به خود جرئت داده و به سراغ نواختن این قطعه میرود، باید از قدرت انگشتان و تسلط بر آنها مطمئن باشد. در ضمن، با هر پیانویی نمیتوان این قطعه را به درستی نواخت و باید این اطمینان حاصل شود که کنترل کلاویههای پیانو ممکن خواهد بود.
یکی دیگر از ملزومات نواختن قطعه سونات مهتاب بتهوون این است که نتهای دست چپ را به نرمی و نتهای دست راست را با قدرت بنوازید. بنابراین تصور نکنید که علیرغم شهرت این قطعه، نواختن آن ساده و راحت است.
پیانو کنسرتو اثر کلارا شومان
کلارا شومان یکی از بهترین پیانیستهای دوره خود بود اما متاسفانه به دلیل تبعیضهایی که در آن زمان میان نوازندگان زن و مرد وجود داشت، عمر حضور ایشان روی صحنههای بزرگ خیلی کوتاه بود. کلارا شومان بعدها میگوید که یک زن نباید میل به آهنگسازی داشته باشد اما با شنیدن همین قطعه پیانو کنسرتو میتوان به خوبی استعداد ذاتی و خلاقیت ایشان را درک کرد.
کلیر دِ لون یا مهتاب اثر دبوسی
قطعه مهتاب دبوسی را با قطعه بتهوون اشتباه نگیرید! این دو قطعه کاملا با هم متفاوت هستند و دو سبک جداگانه را دنبال میکنند. مهتاب بتهوون در سبک رومانتیک کلاسیک نوشته شده اما دبوسی به سراغ سبک امپرسیونیسم رفته است.
در ضمن اصلا فریب سادگی قطعه مهتاب دبوسی را نخورید؛ چرا که دبوسی برای برای نوشتن موومان سوم این قطعه، 15 سال زحمت کشید تا در نهایت، قطعهای ساخته شود که در عین سادگی و لطافت، نواختن آن کاری بسیار سخت و پیچیده برای نوازندگان است. اگر مهتاب دبوسی به درستی نواخته شود، میتواند نقطه اوج زندگی یک نوازنده باشد.
ناکتورن در ای فلت ماژور اثر شوپن
شاید باورنکردنی باشد اما شوپن، یکی از بهترین ناکتورنهای خود را در سن 20 سالگی نوشت که شاید سرمنشاء نگاشته شدن این قطعه را در شور و هیجان جوانی جستجو کرد. تم اصلی این قطعه شباهت زیادی به قطعات والس دارد و اساساً بیشتر مواقع برای رقصهای دونفره از این قطعه استفاده میشود. نرمی و لطافت انگشتانی که روی کلاویه به رقص درمیآیند و ساز را به صدا درمیآورند، به بهترین حالت ممکن در این ناکتورن قابل مشاهده است.
راپسودی در بلو اثر گرشوین
این قطعه که در دهه 20 قرن بیستم میلادی توسط گرشوین نگاشته شد، در ابتدا بیتوجهیهای زیادی به خود دید و حتی بسیاری از منتقدان موسیقی آن را به شدت کوبیدند اما کاری که این قطعه برای ترکیب موسیقی کلاسیک و استایل جَز انجام داد، شگفتآور بود و خیلی زود نام گرشوین را به عنوان یک آهنگساز جدی مطرح ساخت. در میان کسانی که به سبکهای تلفیقی موسیقی علاقه دارند، نام گرشوین، اسمی آشنا و معتبر است.
سونات پیانو در بی مینور اثر فرانتس لیست
در اواخر سال 1854 بود که لیست، آهنگساز مجارستانی، آخرین کارهای قطعه بزرگ و مشهور پیانو در بی مینور را به اتمام رساند و آن را در یکی از مهمانیهای خصوصی آن زمان به اجرا درآورد. ماجرای جالبی که رخ داد، این بود که در آن مجلس، یک نوازنده مشهور دیگر به نام یوهانس برامز نیز حضور داشت و به همین علت، لیست جوان تلاش میکرد که خودی نشان دهد و استعداد خویش را به رخ این آهنگساز مشهور بکشد اما درست در لحظهای که قطعه به جای اوج خود نزدیک میشد، سر بالا کرد تا واکنش استاد را ببیند ولی حیف که استاد سخت مشغول چرت زدن بود!
این ماجرا گرچه کام آهنگساز جوان را تلخ کرد اما طولی نکشید که این سونات به قطعهای محبوب و دوست داشتنی در میان موسیقیدانان تبدیل شد. گفتیم که یک سونات معمولاً چهار موومان دارد ولی لیست جوان، کسی نبود که دل به قوانین خشک موسیقی کلاسیک بسپارد و تابع آنها باشد. این سونات حول یک سری موتیف نگاشته شده که مدام تکرار میشوند و اثرگذاری این قطعه را چندبرابر میکنند.
واریاسیون های گلدبرگ اثر باخ
مگر میشود فهرستی از بهترین قطعات ساخته شده برای پیانو درآورد اما به نام باخ اشاره نکرد؟ مخصوصاً اگر قطعاتی به زیبایی واریاسیونهای گلدبرگ نوشته باشد. هر پیانیستی که میخواهد به واقع تبدیل به یک نوازنده حرفهای پیانو شود، باید یک بار دل را به دریا زده و این واریاسیونها را بنوازد.
باخ نزدیک به 30 واریاسیون نوشت که به نام نوازنده معروف کیبورد در آن زمان، آنها را گلدبرگ نامگذاری کرد اما سوال اینجاست که داستان این واریاسیونهای گلدبرگ چه بود؟ یک کنت روسی که از بیخوابی رنج میبرد، سفارش این واریاسیونها را به باخ داد تا بلکه شبهای آرامتری را سپری کند. واریاسیونهای گلدبرگ باخ خیلی ساده شروع میشوند اما به تدریج از تم اصلی خود دور شده و حالت پیچیدهای به خود میگیرند.
شاید جالب باشد که بدانید هنوز هم برخی از متخصصان خواب، گوش سپردن به این واریاسیونها را پیش از خواب توصیه میکنند.
صحنه های کودکی اثر شومان
یکی دیگر از قطعات بسیار مشهوری که برای پیانو نوشته شده، مجموعهای شامل 13 قطعه کوتاه از روبرت شومان است که شما را به دل دوران کودکی میبرد. تم هر یک از این قطعات مختلف است و به موضوعات مختلفی مثل بازیهای تعقیب و گریز، داستانهای شبانه، خواب و حتی وحشت شباهنگام اختصاص یافته است.
از میان 13 قطعهای که به نام صحنههای کودکی نگاشته شده، هیچ یک به اندازه قطعه رویابافی در گام فا ماژور مشهور نشده است. این قطعه سرشار از احساسات ناب کودکی، صمیمیت بی حد و مرز و شادی سرخوشانه است. قطعهای که بر اساس گفتههای کلارا، همسر شومان، باید به نرمی و با اشتیاق نواخته شود.
پیانو کنسرتو شماره 20 اثر موتزارت
پروردگار موسیقی کلاسیک، کسی که ساز پیانو را به سطح تازهای ارتقاء داد و روح جوانی به آن دمید، بیشک وولفگانگ آمادئوس موتزارت است. پیانو کنسرتو شماره 20 وی که از جمله معروفترین قطعات ایشان است، قطعاً یکی از بهترین آثاریست که برای پیانو نوشته شده.
موتزارت برای اولین بار خود این قطعه را اجرا کرد؛ چرا که هیچکس بهتر از موتزارت جوان نمیتوانست شور و حرارت این قطعه را به اجرا درآورد. موومان نهایی این کنسرتو شاهکار است؛ چرا که میتواند از حالت خشن و پرتکاپو تغییر پیدا کرده و پایانی سرخوشانه در گام دی ماژور داشته باشد. بتهوون جوان میگوید که این قطعه را ستایش میکند و همواره آن را در هسته رپرتوار پیانو خود نگه میدارد.
پیانو کنسرتو شماره 2 در سی مینور اثر راخمانینوف
حیف است که صحبت از بهترین قطعات ساخته شده برای پیانو باشد اما حرفی از آهنگسازهای روسی و در صدر آنها، راخمانینوف زده نشود. دومین پیانو کنسرتو این آهنگسار معروف از سال 1996 که برای اولین بار به اجرا درآورد تا به امروز، هشت بار در صدر فهرست برترینهای کلاسیک قرار گرفته است اما سوال اینجاست که چه چیزی این قطعه حماسی را انقدر منحصربهفرد میسازد؟! آیا موضوع به موومان اول این کنسرتو مربوط میشود که تضادی میان پیانو سولو و تم ارکسترال برقرار میکند؟ شاید هم ماجرا به سومین موومان که به شکلی حماسی نوشته شده، مربوط است؟ به هرحال، دلیل شهرت این قطعه هرچه که باشد، بیشک یکی از بهترین چیزهایی است که برای پیانو نوشته شده است.
سخن آخر
در نهایت باید بگوییم که بهترین قطعات ساخته برای پیانو توسط برخی از برجستهترین آهنگسازهای تاریخ موسیقی نوشته شدهاند و حیات خود را در طی سالیان دراز حفظ کردهاند. هر دانشجو و آهنگسازی که روزهای ابتدایی خود را در این هنر سپری میکند، باید با تاریخچه این قطعات آشنایی داشته باشد و بداند که چه راهی طی شده تا این قطعات به دست ما برسد.